تو که انگشتهایت رو کنارت داری و حتی همان چشمان زیبا را .
و من در خاطراتم می سرایم حس گرم دستهایت را.
و تو با آن صدای خوب و احساست که وجدانا تمام حس بودن ، بود در یک نقطه از دنیا ، همین دنیای گاهی شاد و گه غمگین ، نجوا میکنی این زندگانی را .
بدنبال تو میگردم و حس دستهایت
گرم .
حس ,تو ,دستهایت ,، ,شاد ,گه ,را و ,و حس ,همین دنیای ,، همین ,دنیای گاهی
درباره این سایت